مردم آزادیخواه!
اعتراضات گسترده و همه جانبه شما فضای سیاسی جامعه را در عرض مدت کوتاهی کاملا دگرگون کرده است. رژیم اسلامی که قداره بند ترین قداره بندهای خود را برای سرکوب اعتراضات و مطالبات شما در راس حاکمیت قرار داده بود اکنون ناتوانی اش را در مقابله با اعتراضات جامعه به نمایش گذاشته است. دستگاه سرکوبش نتوانست مانع اعتراضات همه جانبه شما شود. علیرغم خط و نشان کشیدنها و گسیل وحشی ترین نیروهایش ما شاهد مقاومت و رو در رویی گسترده شما با حکومت اوباش اسلامی در شهرهای مختلف کشور هستیم. واقعیت این است که رژیم اسلامی درموقعیتی نیست که بتواند اعتراضات شما را در ابعاد توده ای و گسترده سرکوب کند. سرکوب در مقیاس گسترده رژیم را از درون دچار فلج و تشتت میکند. دوران عوض شده است. تناسب قوا میان رژیم و مردم دگرگون شده است. حضور گسترده بخشهای مختلف جامعه، سازمان دادن اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای میتواند ماشین نظامی و دستگاه سرکوب رژیم را کاملا فلج و ناکار کند.
این رویدادها٬ برخلاف تصوير پوچ و جعلى جریانات رژیمی و یا دنبالچه هایشان، بار دیگر اثبات کرد کشمکشها در ایران دارای دو طرف نیست بلکه سه طرف دارد. جدال جناح ها بازتابی از موقعیت خطیری است که اعتراضات مردم علیه کلیت رژیم اسلامی به آنها تحمیل کرده است. از این رو برای بقاء به جان یکدیگر افتاده اند. اما خواست مردم نه تعدیل حکومت اسلامی بلکه سرنگونی کامل آن است. رای مردم در مضحکه انتخابات اخیر رای به موسوی نبود. رای "نه" به اسلام و حکومت اسلامی بود. رای علیه اختناق و سرکوب، علیه فرهنگ ارتجاعی تحمیلی و عقب مانده، علیه فقر و فلاکت و گرسنگی، علیه بی حقوقی و نابرابری زن و مرد بود. رای به نابودی رژیم اسلامی بود.
این اعتراضات دور جدیدی از مبارزاتی است که تنها با سرنگونی رژیم اسلامی میتواند به هدف خود برسد. سرنگونی رژیم اسلامی شرط هر تحول آزادیخواهانه و انسانی در جامعه است. هر بهبود جدی در زندگی مادی مردم، هر تغییری در حقوق مدنی و سیاسی و اجتماعی مردم منوط به سرنگونی رژیم اسلامی است. برای رسیدن به این هدف هر تلاش جریانات حکومتی را برای "توقف" و "دعوت به آرامش" و "سازش" با رژیم اسلامی باید خنثی کرد. هر "توقفی" فرصت خریدن برای رژیم اسلامی و فرجه ای به رژیم برای گرد آوری قوا و سرکوب گسترده است. از طرف دیگر مساله مردم "تجدید" مضحکه انتخاباتی نیست، مساله بر سر نفس وجود و موجودیت سی سال حکومت سیاه اسلامی و نابودی آن است.
جمهوری اسلامی باید گورش را گم کند. این حکم مردم است. اما سرنگونی رژیم اسلامی تمام مساله نیست. سرنگونى رژيم اسلامى پايان سير تحولات سياسى در ايران نيست. کشمکش طبقات و جنبشهاى اجتماعى بر سر اينکه چه نظامى بايد برجاى رژيم اسلامى بنشيند از هم اکنون در بطن مبارزه عليه اين حکومت آغاز شده است و در پى سرنگونى رژيم اسلامى تا تثبيت حکومت بعدى ادامه خواهد يافت. از نظر حزب اتحاد کمونيسم کارگرى جنبش کنونى عليه رژيم اسلامى و سرنگونى حکومت موجود حلقه اى در يک انقلاب عظيم اجتماعى براى برقرارى يک نظام سوسياليستى در ايران است. پيروزى و رهايى مردم در جدال تاريخساز کنونى در ايران قبل از هر چيز منوط به اين است که اولا، طبقه کارگر بعنوان يک نيروى مستقل و تحت پرچم سوسياليستى خود پا به ميدان مبارزه بر سر قدرت سياسى بگذارد، ٽانیا جریانات اپوزیسیون راست و ملی – اسلامی را ایزوله و حاشیه ای کرده و ثالٽا، توده وسيع مردمى که عليه رژيم اسلامى بپاخاسته اند به سوسياليسم و جمهورى سوسياليستى بعنوان يک آلترناتيو سياسى و اجتماعى واقعبينانه و قابل تحقق بنگرند. تحقق اين ملزومات وظيفه حياتى ما است.
حزب اتحاد کمونیسم کارگرى در تحولات جارى ايران براى يک پيروزى تمام عيار سوسياليستى، براى تحقق آزادى، برابرى، حکومت کارگرى و براى برقرارى فورى يک جمهورى سوسياليستى مبارزه ميکند. حزب اتحاد کمونیسم کارگری خواهان سرنگونى فورى رژيم اسلامى است و با هر تلاش نيروهاى درون و بيرون حکومت براى حفظ حکومت اسلامى در اشکال جديد و جرح و تعديل شده قاطعانه مقابله ميکند. حزب٬ طبقه کارگر و همه مردم آزادیخواه را در مبارزه برای سرنگونی رژیم و تحقق یک جامعه آزاد و برابر و انسانی و برای ایجاد یک دنیای بهتر، به اتحاد حول پرچم کمونیسم کارگری فرا میخواند.